واژه نامه اصطلاحات مگنت

واژه نامه اصطلاحات مگنت

ناهمسانگرد(جهت‌دار) - این ماده دارای جهت‌گیری مغناطیسی ترجیحی است.

نیروی اجباری- نیروی مغناطیس زدایی، اندازه گیری شده بر حسب ارستد، لازم برای کاهش القای مشاهده شده، B به صفر پس از اینکه آهنربا قبلاً به حالت اشباع رسیده است.

دمای کوری- دمایی که در آن تراز موازی گشتاورهای مغناطیسی اولیه کاملاً از بین می رود و مواد دیگر قادر به نگه داشتن مغناطیس نیستند.

گاوس– واحد اندازه گیری القای مغناطیسی، B یا چگالی شار در سیستم CGS.

گازسنج– ابزاری که برای اندازه گیری مقدار لحظه ای القای مغناطیسی بکار می رود.
شار شرایط موجود در محیطی که در معرض نیروی مغناطیسی قرار می گیرد. این کمیت با این واقعیت مشخص می شود که در هر زمانی که مقدار شار تغییر می کند، نیروی محرکه الکتریکی در هادی اطراف شار القا می شود. واحد شار در سیستم GCS ماکسول است. یک ماکسول برابر است با یک ولت x ثانیه.

القاء- شار مغناطیسی در واحد سطح یک مقطع نرمال نسبت به جهت شار. واحد القاء در سیستم GCS گاوس است.

ضرر غیرقابل برگشت- مغناطیس زدایی جزئی آهنربا ناشی از میدان های خارجی یا عوامل دیگر. این تلفات فقط با مغناطیس مجدد قابل جبران هستند. آهنرباها را می توان برای جلوگیری از تغییر عملکرد ناشی از تلفات برگشت ناپذیر تثبیت کرد.

نیروی اجباری ذاتی، Hci- اندازه گیری Oersted توانایی ذاتی مواد برای مقاومت در برابر خود مغناطیس زدایی.

ایزوتروپیک (غیر گرا)- این ماده جهت گیری مغناطیسی ترجیحی ندارد، که اجازه می دهد تا در هر جهتی مغناطیس شود.

نیروی مغناطیسی- نیروی مغناطیسی در واحد طول در هر نقطه از مدار مغناطیسی. واحد نیروی مغناطیسی Oersted در سیستم GCS است.

حداکثر محصول انرژی(BH)max - نقطه ای در حلقه هیسترزیس وجود دارد که در آن حاصل ضرب نیروی مغناطیسی H و القایی B به حداکثر می رسد. حداکثر مقدار محصول حداکثر انرژی نامیده می شود. در این مرحله، حجم ماده مغناطیسی مورد نیاز برای پرتاب انرژی معین به محیط اطراف آن حداقل است. این پارامتر به طور کلی برای توصیف میزان "قوی" این ماده آهنربای دائمی استفاده می شود. واحد آن Gauss Oersted است. یک MGOe یعنی 1000000 گاوس ارستد.

القای مغناطیسی– B – شار در واحد سطح یک مقطع نرمال نسبت به جهت مسیر مغناطیسی. در گاوس اندازه گیری شد.

حداکثر دمای عملیاتی- حداکثر دمای نوردهی که یک آهنربا می تواند بدون ناپایداری قابل توجه دوربرد یا تغییرات ساختاری از آن چشم پوشی کند.

قطب شمال- آن قطب مغناطیسی که قطب شمال جغرافیایی را جذب می کند.

ارستد، اوه- واحد نیروی مغناطیسی در سیستم GCS. 1 Oersted برابر با 79.58 A/m در سیستم SI است.

نفوذپذیری، پس زدگی- شیب متوسط ​​حلقه هیسترزیس جزئی.

باندینگ پلیمری -پودرهای مگنت با یک ماتریس حامل پلیمری مانند اپوکسی مخلوط می شوند. هنگامی که حامل جامد می شود، آهنرباها به شکل خاصی تشکیل می شوند.

القای باقیمانده،Br - چگالی شار - در گاوس، یک ماده مغناطیسی پس از مغناطیسی شدن کامل در یک مدار بسته اندازه گیری می شود.

آهنرباهای کمیاب زمینی -آهنرباهای ساخته شده از عناصر با عدد اتمی از 57 تا 71 به علاوه 21 و 39. آنها لانتانیم، سریم، پرازئودیمیم، نئودیمیم، ساماریم، یوروپیوم، گادولینیم، تربیوم، دیسپروزیم، هولمیوم، اربیوم، تولیوم، ایتربیوم، لوتتیوم ایتریم

Remanance، Bd- القای مغناطیسی که پس از حذف نیروی مغناطیسی اعمال شده در مدار مغناطیسی باقی می ماند. اگر شکاف هوا در مدار وجود داشته باشد، پسماند کمتر از القای باقیمانده، Br.

ضریب دمای برگشت پذیر- اندازه گیری تغییرات برگشت پذیر در شار ناشی از تغییرات دما.

القای باقیمانده -Br A مقدار القاء در نقطه‌ای در حلقه Hysteresis، که در آن حلقه Hysteresis با نیروی مغناطیسی صفر از محور B عبور می‌کند. Br حداکثر خروجی چگالی شار مغناطیسی این ماده را بدون میدان مغناطیسی خارجی نشان می دهد.

اشباع– شرایطی که تحت آن القایفرومغناطیسیبا افزایش نیروی مغناطیسی اعمال شده، ماده به حداکثر مقدار خود رسیده است. تمام گشتاورهای مغناطیسی ابتدایی در وضعیت اشباع در یک جهت جهت گیری شده اند.

تف جوشی- پیوند پودر فشرده با اعمال گرما برای فعال کردن یک یا چند مکانیسم حرکت اتم در سطح مشترک ذرات. مکانیسم ها عبارتند از: جریان ویسکوز، محلول فاز مایع- رسوب، انتشار سطحی، انتشار توده ای، و تبخیر-تراکم. متراکم شدن یک نتیجه معمول از تف جوشی است.

پوشش های سطحی- بر خلاف ساماریوم کبالت، آلنیکو و مواد سرامیکی که در برابر خوردگی مقاوم هستند،نئودیمیم آهن بورآهنرباها مستعد خوردگی هستند. بر اساس کاربرد آهنربا، پوشش های زیر را می توان برای اعمال روی سطوح آهنرباهای نئودیمیم آهن بور - روی یا نیکل انتخاب کرد.